ميز گرد سياسی در کلن

با شرکت فريدون احمدی؛ ف تابان؛ حشمت رئيسی؛ مهدی فتاپور؛ پرويز نويدی؛ داريوش همايون

 

چند روز پيش به دعوت انجمن دمکراسی برای ايران در شهر کلن جلسه ای با حضور چند تن از فعالين سياسی اپوزيسيون ايران برگزار شد که با استقبال وسيع ايرانيان شهر کلن مواجه شد.

سخنرانان دعوت شده در اين جلسه عبارت بودند از: فريدون احمدی (از سازمان فداييان خلق ايران – اکثريت)، ف. تابان سردبير نشريه اينترنتی اخبار روز، حشمت رئيسی (از فعالين جنبش کارگری و رفراندوم)، شاهين فاطمی (استاد دانشگاه)، مهدی فتاپور (از اتحادجمهوريخواهان ايران)، پرويز نويدی (ازسازمان اتحاد فداييان خلق ايران)، داريوش همايون (روزنامه نگار و رايزن حزب مشروطه ايران.

حشمت رئيسی به عنوان اولين سخنران، سخنان خود را با تأکيد بر ضرورت ايجاد ارتباط و تبادل فکری در ميان اقشار گوناگون فکری ـ سياسی آغاز نمود. او با انتقاد به فرهنگ سياسی گذشته که هر نيروئی حقيقت را در انحصار خود می ديد، به توضيح اين نکته پرداخت که نيروهای سياسی که خود را در مقام نمايندگی و سخنگوئی مردم می دانند، بايد بدانند که در زندگی واقعی، ميل مردم به داشتن امکان انتخاب است. او افزود: "در عرصه سياست، درست مانند عرصه زندگی واقعی، گوناگونی فکری و سياسی، حتا با حضور و وجود افکار متضاد و مخالف، بايد بتوانند در حين حفظ اختلافها، در کنار هم و با هم همکاری نمايند." با اين مقدمه حشمت رئيسی اقدام «انجمن دمکراسی برای ايران» در زمينه تدارک گردهمائی فوق و دعوت از فعالين و چهره های سياسی از نيروهای مختلف را مورد تأئيد و تقدير قرار داد.

وی در چهارچوب عنوان تعيين شده سمينار کلن به تحليل از وضعيت منطقه خاورميانه و تحولات اخير پرداخته و نتيجه گرفت که موقعيتی فراهم آمده که ايران در صورت داشتن دولتی حافظ و تأمين کننده منافع ملت، می تواند از آن بهره برد. اما رژيم اسلامی به دليل بحرانهای متعدد، از جمله؛ بحران اخلاقی، بحران مشروعيت، بحرانهای بين المللی، بحران کارائی در همه زمينه ها و از جمله از ميان رفتن کارائی حفظ امنيت حقوقی و... امکان چنين بهره گيری را ندارد.

فريدون احمدی سخنران بعدی در سخنان خود با اشاره به موضوع سخنرانی که ايران در آستانه فاجعه ای ديگر با گشايشی نو بود اشاره کرد که احتمال جنگ به خاطر تحولات سياسی در امريکا خوشبختانه تخفيف يافته است. او گفت : " به دو واقعيت بايد توجه داشت که اولا فاجعه ای، دهه هاست در ايران در جريان است و کشور ما به تدريج و سال هاست تحت حاکميت جمهوری اسلامی هر چه بيشتر به کام فاجعه فرو می رود

فريدون احمدی در ادامه افزود : " گسترش فقر و فلاکت، شکاف طبقاتی، از هم پاشيدن شيرازه در همه عرصه های جامعه و بحران در حيات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، اخلاقی کشور را به فاجعه ای تدريجی دچار کرده است." فريدون احمدی همچنين بر سناريو سياه ديگری در عرصه جهانی تاکيد کرد که جمهوری اسلامی موفق شود جهانيان را با تکيه بر تهديد و فعاليت های هسته ای و به خاطر موقعيت امريکا در عراق به جايی برساند که تداوم حيات و نفوذ منطقه ای او را بپذيرند و در قبال جهانيان بر وضعيت درون ايران و امر حقوق بشر چشم بپوشند و در حقيقت الگوی ليبی در مورد ايران هم پياده شود. او گفت: " اين الگو در دراز مدت پيش نخواهد رفت اما چشم پوشی جهانيان به آنچه در ايران می گذرد نيز فاجعه ای خواهد بود.

آقای پرويز نويدی بحران هسته ای را چالش عمده سياسی خواند او گفت که امکان درگرفتن جنگ کم شده است ولی به هرحال مسبب خطراتی که ايران را تهديد می کند جمهوری اسلامی است. او هم چنين از چپ های اروپا که در ضد جنگ بودن شان کنار جمهوری اسلامی می ايستند، اتنقاد کرد و گفت که ما با شيوه خود ضد جنگ هستيم . او افزود که ما نبايد جهان را از زاويه سياه و سفيد يعنی صرفا امپرياليسم و ضد امپرياليسم توضيح دهيم. وی يکی ديگر از چالش های سياسی پيش رو را مسئله ملی در ايران و حقوق آنها توصيف کرد.

داريوش همايون در بخش اصلی سخنان خود به فعاليت های اجتماعی نسل سوم انقلاب مشروطه که همان نسل شرکت کننده در انقلاب اسلامی است و مضمون فعاليت های اين نسل اشاره کرد و اين فعاليتها را در بخش عمده آنها بی نتيجه و بی تأثير و ناتوان از تغيير وضعيت نابسامان کنونی ايران ارزيابی نمود. وی با طرح پرسش از علل اين بی تأثيری بر ادامه گفتمان انقلاب در ميان نسل انقلاب، بر تلاشهای اين نيروها برای حذف يکديگر در دهه های گذشته و بر بحث های انحرافی بر سر شکل نظام، حوادث گذشته، شخصيت های تاريخ معاصر ايران و... انگشت گذاشت و راه برون رفت ازابن بست بی تأثيری ا تلاش بر ضروت تغيير اين گفتمان و در درجه نخست ضرورت دگرگونی وبهينه ساختن سياست در ميان سرآمدان سياسی و روشنفکری دانست . وی در اين سخنان خطاب به نيروهای سياسی تبعيدی و ايرانيان خارج از کشور گفت : "هم به دليل اين بی اثری و هم به دليل زندگی در خارج از ايران و بدور بودن از قدرت سياسی ، امروز بايد از چنين امکانی بهره گرفت و در اين فرصت بيانديشيد که چه دينی در برابر نسل های آينده داريد و چگونه می توانيد دين خود را به نسل های آينده ايران ادا نمائيد." از نظر وی؛ با توجه به اين که در شرايط کنونی مرکز بحث اين نيست که کدام حزب يا دسته در عرصه سياست جلو بيافتد، بلکه تنها راهی که برای اين نيروها برای تغيير وضعيت و تغيير موقعيت خودشان باقی می ماند، اين است که قادر شوند در چهارچوب ملی و منافع ايران انديشيده و در اين زمينه به يک همرأئی و همگرائی دست يابند.

مهدی فتاپور سخنران بعدی جلسه بود.
او با اشاره به تغييراتی که در درون قدرت سياسی پس از انتخابات رياست جمهوری رخ داده، موقعيت اقشار مختلف، رابطه ايران با کشورهای غربی پس از انتخابات رياست جمهوری که نيروی قدرت اجرايی و مجلس را در دست گرفته و تا بحال همواره بعنوان يکی از نيروهای غير برتر درون رژيم عمل کرده صحبت کرد.
مهدی فتاپور گفت : "رژيم جمهوری اسلامی يک تمايز مهم با رژيمهايی مانند رژيم شاه و صدام دارد و آن اينکه در حيطه سرکوب نيروهای غيرخودی امکان مانور و جابجايی قدرت مابين نيروهای درون رژيم را دارد." فتاپور اضافه کرد: "موسوی، رفسنجانی، خاتمی و احمدی نژاد برنامه ها و عملکرد اقتصادی اجتماعی متفاوتی دارند و به نيروهای اجتماعی مختلفی تکيه داشته اند. نيرويی که امروز در راس قدرت اجرايی و مقتننه قرار دارد اگر امکان داشته باشد آمادگی مشارکت ديگران را حتی بعنوان نيروی غيربرتر ندارد و نقش نيروهای نظامی امنيتی در ترکيب اين نيرو و نقشی که آنان در تصميم گيری های رژيم يافته اند، چنين تمايلی را تشديد ميکند." فتاپور گفت: " من فکر ميکنم با توجه به درجه رشد و پيچيدگی جامعه ايران و توان و پايگاه ديگر نيروهای درون رژيم آنها قادر به پيشبرد اين خواست خود نخواهند بود." او درمورد رابطه ايران با کشورهای غربی چنين مطرح کرد: "خواست ايران مبنی برپذيرش ايران با سياست کنونی آن بعنوان يک نيروی منطقه ای مورد پذيرش آمريکا و اروپا نيست." سپس راجع به خواست آمريکا، اروپا ، روسيه و چين بطور مجزا صحبت کرد و تاکيد نمود که شرايط خطرناک کنونی به زيان کشور ايران و هم چنين روند های دمکراتيک در کشور است و سپس پارامترهايی که امکان غلبه بر شرايط موجود را ممکن ميکند برشمرد و افزود: " متاسفانه تا اين لحظه مسئولين جمهوری اسلامی از تغييراتی که در امريکا پديد آمده به سرسخت تر شدن سياست خود معتقد شده اند که اين ميتواند بسيار خطرناک باشد و ضرورت ارايه سياست آلترناتيو اهميت بيشتری يافته است

گزارشگر اختر قاسمی